*تصمیمِ من

تصمیم گرفته بودم که آخر هفته بروم مشهد. حتی زنگ زدم برای بلیت و هتل. 

بعد هم به غزاله پیام دادم که ببینم هست یا نه. همین حالا جوابم را داد، قبل از اینکه از تصمیمم بگویم گفت دارم می روم سفر. اما خواست که با شهرشان آشتی کنم. گفت هفته آینده منتظر است. هم خیلی دلم میخواهد بروم، هم خیلی دلم نمیخواهد...

نظرات 8 + ارسال نظر
مجتبی سه‌شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1394 ساعت 03:52 ب.ظ http://m-z2016.blogsky.com

برو حتما

امیدوارم که بشه

mahee سه‌شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1394 ساعت 04:41 ب.ظ

برو رفیق..برو دلت وا میشه

ولی ماهی می ترسم خیلی زیاااااد

پیک چهارشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1394 ساعت 08:23 ق.ظ

سفر کلا همیشه خوبه من موافقم :))

اما مشهد فرق داره و ترس

مینو پنج‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1394 ساعت 09:46 ق.ظ http://pelake56.blogfa.com

چی شده مگه توی مشهد؟(میبینی چقدررررررررررررر فضولم؟؟؟؟؟)
+ایشالا با یه دل اروم بری سفر عزیزم...هرجا هم میری خوش و سلامت باشی و خوش بگذره...

ممنون عزیزم
خاطرات ممکنه خراب شن رو سرم
امیدوارم کنجکاویت بر طرف شده باشه اما شاید اگر برچسب مشهد شهر آرزوهای دفن شده من رو بخونی بیشتر متوجه شی

لیلا پنج‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1394 ساعت 11:51 ق.ظ

من جای شما بودم حتما میرفتم
آرزومه برم
حالا ک میتونی از دستش نده

مدتهاست دارم وبتو میخونم

چقدر خوشحال شدم که کامنت گذاشتی
ممنون
امیدوارم به زودی بری

sara پنج‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1394 ساعت 01:11 ب.ظ http://www.motevalede-dember.blogsky.com

ترس از مرور خاطرات؟

ترس از آوار شدن خاطرات روی سرم

گربه تنها دوشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 03:22 ق.ظ

من شیراز را بهت پیشنهاد میدم .... عالیه ... من که دوسش داشتم

من خودم شیرازیم

گربه تنها سه‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 12:32 ق.ظ

واااااای ... چه جال .... مردم خوبی داره
اونوقت ساکن شیراز یا تهران؟

نه متاسفانه شیراز زندگی نمی کنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد