*ماله کشی

دیروز با هم دعوا کردیم. 

بهش گفتم: "تو توی زندگی فلانی نقش ماله کش رو بازی کردی."

بهش گفتم: "قبلاً یه جور دیگه در موردت فکر می کردم اما حالا می دونم با بقیه فرقی نداری."

بهش گفتم: "خیال کردی در حقش رفاقت کردی وقتی رو اشتباهاتش ماله می کشیدی؟؟!"

گفت: " یهو افتادم وسط ماجرا!!!"

کاش اینو نمی گفت. حرفش عذر بدتر گناهی بود که ازش متنفرم.

آدم وقتی اشتباه می کنه باید پاش وایسته، اینکه بگی یهو افتادم وسط ماجرا و نمی دونستم و نمی خواستم مزخرف ترین حرفیه که میشه زد.

وقتی اینو می گی یعنی با علم به اشتباه بودن یه عمل انجامش دادم و حالا می خوام از زیر اشتباهم در برم.



نظرات 2 + ارسال نظر
پیک شنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1395 ساعت 05:36 ب.ظ http://eshtebahinevis.blogfa.com/

نمیدونم ...
نمیتونم نظر خاصی بدم!یعنی نظر ندم بهتره

Sara یکشنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1395 ساعت 09:27 ق.ظ http://www.motevalede-december.blogsky.com

شیما میدونی من چند بار ناخواسته افتادم وسط ماجرای کسای دیگه،ماله کش نبودما ولی میخام بگم که ممکنه راست بگه و واقعا ناخواسته بوده باشه، ادم به دلایل زیاد از اشتباه دیگران ممکنه بگذره یکیش علاقه و مهم بودن اون ادمه

می دونم سارا واسه منم پیش اومده یهو بیفتم وسط یه ماجرا اما این یهو افتادن نبود، ماله کشی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد