*آدمی، آهیِ و دمی!

چهارشنبه وقتی تو یه نبرد نابرابر با هوا، واسه گرفتن یه ذره اکسیژن مغلوب شدم و کارم به بیمارستان و ماسک اکسیژن کشید تصمیمم واسه رفتن از اینجا قطعی شد. تازه پی بردم یعنی چی که می گن آدمی آهیِ و دمی و اینکه مرگ چقدر می تونه نزدیک باشه.

پنجشنبه رفتم جایی واسه مصاحبه. یه شرکت خیلی کوچیک بود که با پارتیشن های کوتاه پرسنل رو از هم جدا کرده بودند. 

کوچیک و بزرگ بودنش، حتی ترک بودن مدیرعاملش  برام مهم نیست. اگه قبولم کنن میرم اونجا. حتی اگه اونجا پذیرفته نشم هم از اینجا میرم، حتی به قیمت بیکار شدنم واسه یه مدت نامعلوم. 

شاید مسخره باشه اما کابوس این شبهای من شده اینجا و اتفاقاتش.

کار می کنم که زندگی کنم، لذت ببرم و احساس مفید بودن داشته باشم اما اینجا دیگه هیچکدوم از نیازهای منو برطرف نمیکنه...


نظرات 5 + ارسال نظر
Sara یکشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 10:16 ق.ظ http://Www.commaa.blogsky.com

بهت حسودیم میشه که راحت میتونی دل بکنی بری،ینی جرات شروع دوباره رو تو محیط جدید با ادم های جدید داری ایکاش مثل تو بودم شیما.. حالت بهتره الان؟ مشکل تنفسی داری؟

خیلی هم راحت نیست
کلی با خودم کلنجار رفتم
کلی با خودم حرف زدم
فقط می دونم که باید برم
یعنی می دونی باید عزمم رو برای رفتن جزم کنم بعد هم برم رو در روی مدیرم بایستم و بگم که میخوام برم

الان بهترم اما قفسه سینه م به خاطر تحمل فشار اون روز هنوز درد می کنه

نیما یکشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 03:29 ب.ظ http://sunray.blogsky.com

خب خدا رو شکر بخیر گذشت بهتری، شاید مشکل تنفسی از اعصاب بهم ریختت بوده نه هوا همون دوست حسابدارم که به دلیل ورزش نکردن و تنظیم نکردن صحیح صندلی و میز کارش و کار زیاد قبل عید دیسک گردن گرفت یبار نصف شب بهم اس ام اس داد گفت نمیتونه نفس بکشه حالش خراب بود بردمش درمانگاه شبانه روزی تا از در مطب وارد شد پزشک بهش گفت مشکل عصبی داشتی امروز؟ دوستمم بهش گفت چندتا از همکاراش موقع حسابرسی، همکاری نکردن پرونده ها رو نیاوردن کار عقب افتاد اعصابم به شدت به هم ریخت.. دکتره براش آرامبخش تجویز کرد رفت تزریق کرد حالش بهتر شد.

دقیقا همه مشکل ها از اعصابه متاسفانه

مگهان یکشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 09:36 ب.ظ

بهت حق میدم. خیلی خوبه که برات آرامش و احترامت اینقدر مهمه، مطمینم بازم جای خوبی می تونی مشغول به کار شی شیما *_*

ممنونم دوست خوبم

پیک دوشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 10:36 ق.ظ

پس به امید به روزهای بهتر :)

متشکرم

گربه تنها سه‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 12:15 ق.ظ

وقتی از یه جا بریدی موندن بی فایده ... اگر بمونی روحت خورده میشه
اگر تصمیمی گرفتی دو دل نباش و با قدرت و بدون پشیمونی عملی کن
حالت الان چطوره؟ ... تو معدن بودی که کمبود اکسیژن آوردی ... مواظب خودت باش

بهترم خدا رو شکر
نه معدن نیستم، یه مقداریش حساسیت بود و یه مقداریش هم به خاطر اعصاب خراب

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد