*دوستی؟؟ شاید هم دشمنی!

*مرز بین دوستی و دشمنی به باریکی یک موِ و تشخیص دوست و دشمن از سخت ترین کارها!

دوست ندارم به دشمن بودنش فکر کنم، اما حالا می دانم که خیلی هم دوست نیست!!!


*پر از هیجانم، پر از شور، پر از ترس، پر از شادی!

در حال تجربه کردن دنیایی از احساسات متناقض!!!!


*هیچ اهمیتی ندارد که امشب هیچکس به استقبالم نمی آید.

تنهایی امشبم  شاید دلیل خوشبختی این روزهایم باشد.


*ماموریتِ ده روزِ همراه با خانواده که اداره شان تحمیل کرده، یادش آورده که دلش می خواهد خانواده داشته باشد.

حالا  اگر سفرِ ده روزِ مجردی بود، شکرگزار خدا می شد که مجرد است!

نظرات 4 + ارسال نظر
mahee یکشنبه 6 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 10:48 ق.ظ

اینجا چقد خوش آب و رنگ شده..مبارکه
زیارتت قبول باشه..انشالا که هنوز دعاتو بر زبانت جاری نکردی، مستحاب شده باشن و خیر بشن واست.
دلم واست تنگ شده..نگرانتم..

ممنونم دوست عزیزم
اونجا به یادت بودم
منم دلم برات تنگ شدی
امیدوارم آرزوهای تو هم خیلی زود برآورده شن
تونستی باهام تماس بگیر

پیک یکشنبه 6 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 03:37 ب.ظ http://eshtebahinevis.blogfa.com

الان باید ما خوشحالم باشیم یا ناراحت!

خوشحال

Sara چهارشنبه 9 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 08:36 ب.ظ http://commaa.blogsky.com

رفتی مسافرت؟

آری دوست
جات خیلی خیلی خالی بود

گربه تنها پنج‌شنبه 10 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 03:39 ق.ظ

متاسفانه بعضی از این دشمن های دوست نما بدور زندگی آدم را به بازی میگیرن

متاسفانه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد