*زن بودن

دلم می خواهد زنی خانه دار باشم.

از همان زن هایی که صبح که بیدار می شوند و تلفن را بر میدارند و زنگ می زنند به خواهر و مادر و دوست و ... و ساعت ها حرف های خاله زنکی می زنند، همزمان غذا درست می کنند، گردگیری می کنند، لباسهایی که صبح همسرشان به خاطر عجله اش در آورده و بخش کرده جمع می کنند و ...

از همان زن هایی که بعد از یکی دو ساعت تلفن بازی و کار لم می دهند روی کاناپه و سریال های آبکی می بینند.

از همان زن هایی که دغدغه شان انتخاب غذا برای شام و ناهار است، انتخاب لباس مناسب برای دورهمی آخر هفته، انتخاب یک گردنبند از میان چند تایی که عاشقشان شده و شوهرشان قول داده برای سالگرد ازدواج می خرد.

دلم سکون می خواهد و آرامش.

از جنگیدن خسته شدم. از تلاش برای اثبات قوی بودنم...


نظرات 4 + ارسال نظر
Sara سه‌شنبه 15 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 05:47 ب.ظ http://commaa.blogsky.com

اصلا دوس ندارم اینجور زنی باشم:) تو دلت ارامش و استراحت میخواد،اوناییکه خانه دار و ساکنن لزوما اروم و بی دغدغه نیستن:)

منم دوس ندارم اصلا
اما الان دلم آرامش میخواد حتی اگه روزمرگی همراهش باشه

گربه تنها چهارشنبه 16 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 01:49 ق.ظ

این چند روز تعطیلات این کار را بکن ... اما فکر کنم حوصله ات سر برود
بعضی ها احتیاج به اثبات ندارن ... در وجودشان انرژی و فعالیت و سازندگی دارن

بنده همیشه تعطیلات خانم خانه دار هستم
اما از قضا تو این تعطیلاتم چون مریض شدم کلاً در رختخواب گذشت

من‌ها جمعه 18 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 08:30 ب.ظ http://manhatanha.blogsky.com/

خوبی؟ آرومی؟

نمیدونم واقعاً

گربه تنها جمعه 25 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 12:05 ق.ظ

تو جزو همون بعضی ها هستی ... حداقل تا این جا برداشت من این بوده

ممنونم دوست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد