*و باز هم انتظار!!!

*صبح هایی که با دخترش می آید، یعنی شب خانه شان بوده.

همان روزها خلقش عجیب تنگ است!

 اوج بدبختیِ یک آدم می تواند شکنجه گاه بودن، خانه اش باشد.

من خوشبختم، چون خانه مان مأمن من است.


*تماس گرفتند از همان جایی که منتظرش بودم. قرار ملاقات مجدد، حاصل انتظارم شد.

احتمالاً بایستی باز هم صبر کنم و منتظر بمانم.

نظرات 2 + ارسال نظر
عاصی یکشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 01:42 ب.ظ

پس داره یه چیزایی درست میشه؟

احتمالا

گربه تنها دوشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 12:48 ق.ظ

خوب خوش خبر باشی ... شیرینی ما هم فراموش نشه ... نون خامه ایی با چایی خوبه
امیدوارم صبر هایت نتیجه بده

ممنونم دوست
نون خامه ای با چای هم قبولِ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد