*یک استقبال گرم!!!

*الحق که مرده پرستیم

چه استقبال گرمی شد از پیکر آقای کیارستمی. گویا فرش قرمز هم پهن کردند برای ورودشان به ایران.

چقدر پیام تسلیت دیدم این چند روز!!!

اینقدر فیلم هایشان اکران نشده که من خیلی نمی شناسمشان.

یادم هست پارسال سینمای پارک هنرمندان "کپی برابر با اصل" را اکران کرد. اما آنقدر سانس هایش محدود بود و بد ساعت که با تمام تلاشم، امکان دیدنش فراهم نشد.

دلم می گیرد

کاش تا زنده بودند فرش قرمز پهن می کردیم.

کاش تا زنده بودند آثارشان اکران می شد...

 

*بعد از تماشای فیلم "ایستاده در غبار" ذهنم درگیر مردیست که سالها پیش در تاریخ گم شد.

مردی  معتقد با باورهای محکم.

فکر می کنم که بعد از سالها اسارت برگردد.

برگردد و ببنید وطنش را.

وطنی که دنیایی فاصله گرفته از آرمان ها و باورهایش!

فکر می کنم که درد دارد. 

دردی بزرگتر از سالها دوری و اسارات.

دلم می گیرد برای مردِ آرام و خشمگین آن سال ها!