ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
گوشیمو خاموش کردم تا بتونم به خودم دروغ بگم!
آره اون اینقدر منو دوست داره که گاهی دلش برام تنگ بشه و حالمو بپرسه!!!! اما خوب من چون گوشیم رو خاموش کردم تا مثلا استراحت کنم متوجه فوران احساسات که از طریق یک تماس خشک و خالی ابراز میشه نشدم!!!
یکی نیست بگه آخه حماقتم حدی داره
کاش اینقدر نیازمند حضور کسی نبودم که بودنم رو نمی بینه
شیما جون از این مدل تجربه ها داشتم ومی گم می فهممت. نمی دونم اسم این رابطه رو میشه گذاشت عشق یا عادت یا بیماری عشق ولی سعی کن قوی باشی و یواش یواش خودت رو پیدا کنی. نصیحت کردن رو دوست ندارم چون می دونم چیزی رو درست نمی کنه. اغلب ما باید یه چیز رو تجربه کنیم تا قبول وباورش کنم ولی مراقب خودت باش دوست من.
چی بگم واللا؟؟؟؟؟
سلام شیما جون
ممنون که بهم سر می زنی.
دوست عزیز: تصمیم دارم یک گروه دخترانه تشکیل بدیم و با فرستادن ایمیل های خاص زنان امید به پیشرفت و دوباره نو شدن را بهشون بدیم. نمی دونم این فکر چقدر عملی اما میشه امتحان کرد.
وقت زیادی نمی خواد فقط با فرستادن ایمیل های تاثیرگذار به هم؛ یک زنجیری را تشکیل بدیم کافی است. اگر موافقی لطفا ایمیلت را برام بفرست.