ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
دیروز خیلی غیر منتظره مادرش با مامان جانم تماس گرفت و برای پنجشنبه اجازه خواستگاری گرفت.
هنوز شوکه ام و انگار توی دلم رخت می شویند.
فاصله زیاد فرهنگی و اعتقادیمان به شدت ترسناک است.
میخواهد یک چیزهایی را پنهان کند. نه بهتر است بگویم دارد انکارش می کند! می گوید همچین اتفاقی نیافتاده!!!
توی این چند سال هم هیچ وقت دوست نداشته در موردش حرف بزنیم اما انکار امروز، واقعا دلم را لرزاند.
انکار یعنی با موضوع کنار نیامدی و برایت قابل هضم و پذیرش نیست.
دلم می لرزد.
قلبم تند تند تند می تپد...
عزیزم ازدواج و زندگی متاهلی به خودی خود کلی استرس و نگرانی بهمراه داره حالا فک کن که اختلاف فرهنگی و اعتقادی و چیزای دیگم باشه...
اما خیلی چیزا با حرف زدن و شفاف سازی قابل حل و تفکیکه. سعی کن اروم باشی برات ارزوی ارامش میکنم و بهترین هارو برات میخوام عزیزم:)
فدات بشم دوست خوشگلم
وای !عجب خبر خوبی!
تبریک پیشاپیش!
متشکرم دوست
دلشوره گرفتم دختر...
بیشتر فکر کن. تو چیزیو از خانواده اش مخفی نکن، نزار بعدا بگن تو مقصر بودی. با خودش هم حرف بزن درباره اون چیزایی که انکار میکنه..توروخدا حرف بزن.
حرف زدیم ماهی، اون حل شد
اما هنوز یه چیزایی مونده
سلام شیما خانوم
خوبید ؟
چه خبر ؟
روزگار به کامتونه
دلم واسه وبلاگستان و دوستان خوبی که پیدا کردمتنگ شده
بهترینها رو براتون آرزو میکنم
من هم بهترین ها رو برای شما آرزو می کنم
ای جونمم ینی الان تو مراسم خواستگاری هستی
شما عزیزدلی
اگر اختلاف فرهنگی و اعتقادی داری
ازدواج اشتباه هست
من تجربه دارم و خودم شکست خورده این اتفاق هستم
وقتی یک سال از زندگی گذشت عشق هیچ کمکی به ما نکرد و جدا شدیم
مبارک باد بگیم یا نه؟
یه کم دیگه صبر کنیم، مگه نه؟؟