*مثل تنهایی!

*آری من این روزها به نبودنت عادت می کنم 

و انتظار آمدنت را می کشم 

بگذار همه بگویند که دیوانه ام! 

دیوانگی هم عالمی دارد 

مثل همین تنهایی! 

 

*چقدر خوب است که اتاقم را دوست دارم 

چقدر خوب است که همچون سالهای پیشین دیوارهایش تنها تکیه گاهم است 

سرد است اما بی دریغ!  

 

*خودکشی

دریغ آغوشت از من شاید کفاره بزرگترین گناهی ست 

که هرگز مرتکب نشدم 

بریدن نفس هایم شاید کفاره ای باشد 

برای گناه تو ، برای دریغ آغوشت از من...!