ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
این روزها اینقدر تلخم که از بودنم می ترسم
خسته ام از همه چیز و همه کس
از کار ، از درس ، از زندگی ،حتی از او
از ابروهای گره خورده اش ، از چشمهایش که می دزدد از من
از بغض های بی پایانم خسته ام
مثلا امشب تولد یکی از دوستانم هست که نزدیک هم هست و صمیمی اما می خواهم که نروم
می ترسم تلخیم تلخ کند شیرینی تولدش را
می ترسم بغضم صدایم را بلرزاند
من بسیار خسته ام و می ترسم
از همه چیز و همه کس...
فکر نکنم همه کس و همه چیز اینقدرها ترسناک باشه . شاید هم ترسناک باشه و چون برای ما تکراری شده ترسناکی هاش رو نمیبینیم .
نمیدونم شاید!!!!
ممنونم از حضورتون
عیدت مبارک . کمرنگ شدی ها !
عید شما هم مبارک
دسترسیم به اینترنت کم شده
شرکت به شدت سختگیر شده کار شخصی انجام ندیم
ممنونم از حضورتون
hichi arzesh narahati ro nadare,