ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
دلم می خواهد زنی خانه دار باشم.
از همان زن هایی که صبح که بیدار می شوند و تلفن را بر میدارند و زنگ می زنند به خواهر و مادر و دوست و ... و ساعت ها حرف های خاله زنکی می زنند، همزمان غذا درست می کنند، گردگیری می کنند، لباسهایی که صبح همسرشان به خاطر عجله اش در آورده و بخش کرده جمع می کنند و ...
از همان زن هایی که بعد از یکی دو ساعت تلفن بازی و کار لم می دهند روی کاناپه و سریال های آبکی می بینند.
از همان زن هایی که دغدغه شان انتخاب غذا برای شام و ناهار است، انتخاب لباس مناسب برای دورهمی آخر هفته، انتخاب یک گردنبند از میان چند تایی که عاشقشان شده و شوهرشان قول داده برای سالگرد ازدواج می خرد.
دلم سکون می خواهد و آرامش.
از جنگیدن خسته شدم. از تلاش برای اثبات قوی بودنم...
اصلا دوس ندارم اینجور زنی باشم:) تو دلت ارامش و استراحت میخواد،اوناییکه خانه دار و ساکنن لزوما اروم و بی دغدغه نیستن:)
منم دوس ندارم اصلا
اما الان دلم آرامش میخواد حتی اگه روزمرگی همراهش باشه
این چند روز تعطیلات این کار را بکن ... اما فکر کنم حوصله ات سر برود
بعضی ها احتیاج به اثبات ندارن ... در وجودشان انرژی و فعالیت و سازندگی دارن
بنده همیشه تعطیلات خانم خانه دار هستم
اما از قضا تو این تعطیلاتم چون مریض شدم کلاً در رختخواب گذشت
خوبی؟ آرومی؟
نمیدونم واقعاً
تو جزو همون بعضی ها هستی ... حداقل تا این جا برداشت من این بوده
ممنونم دوست