ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
یه دلتنگی الکی داره منو خفه می کنه
یه تخت صورتی که بالاش جیمی بود ، گوزن و خرسی
فکرم رفت پیش خرسی که کجاست؟؟!
نمی دونم ، شاید عصر باید برم دنبالش بگردم !!!
هدیه ولنتاین بود !
دیر اومد خونه
نگرانش شدم
خیلی نگران شدم چون سابقه نداشت دیر بیاد ، گوشیش رو جواب نده !!!
وقتی اومد با خرسی و اون جعبه خوشکل و قلبهاش کلی غافل گیر شدم
قلبم پر شد از عاشقی
بغضم گنده تر شد الان ، موقع قورت دادنش چند قطره اشکم اومد
چه اعتماد کاملی بود!!!!
چه دزد قابلی بود !!!!
آره من از ناراحتی دزده خوشحال شدم اما از بعدش یاد اون روزا داغونم کرده
یه دلتنگی الکی داره منو خفه می کنه
عکس یه تخت صورتی که حالا بالاش چند تایی عروسک دیگه س آتیشم می زنه...
پ.ن :
*من قطعا مازوخیسم دارم که اینجوری شخم می زنم گذشته هام رو!!
*کینه ای نیستم اما تا دنیا دنیاس نمی بخشمت دزد قابل!!
*اصلا نمی خواستم اینا رو بنویسم اما نمیدونم چی شد که نوشتم...
وقتی با یه نگاه و چندتا عشوه دلی بره ، بهتر که بره .
درسته قبول دارم اما ...
شاید نوشتن باعث بشه تو ذهنت وول نخورن این صحنه ها . . .
شاید ...
.......
همه به منم میگن مازوخیسمی ...... نمی دونم چرا... کاملاً حست می کنم کاملاً. ..
خوش به حال باد
گونه هایت را لمس می کند
و هیچ کس از او نمی پرسد که با تو چه نسبتی دارد!
کاش مرا باد می آفریدند
تو را برگ درختی خلق می کردند؛
عشق بازی برگ و باد را دیده ای؟!
در هم می پیچند و عاشق تر می شوند.
به من هم سربزن خوشحالم کن
شعر زیبایی بود و ممنونم اما من واقعا به این جمله "به من هم سربزن خوشحالم کن" آلرژی دارم
دوست دارم اگه کسی نوشتهای منو می خونه و نظر می ده توقع نداشته باشه منم این کار رو بکنم همونطور که وبلاگ خیلی ها رو می خونم و نظر میدم اما اونها یا نمیخونن نوشته های منو یا نظری در موردش ندارن و برعکسش هم هست