ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
از شرق تا غرب تنها به این فکر کردم که اگر کسی قابل دزدیدن باشد ، از گناه دزد کم می شود ؟
از شرق تا غرب گریه کردم ، نه برای آدمی که دزده شد !
برای خودم اشک ریختم ،
برای آرزوهایی که چند سال پیش دفنشان کردم ،
برای باورهایم که یک شبه فرو ریختند ،
برای مرگ اعتمادم اشک ریختم ،
برای کشته شدن اعتماد به نفسی که دیگر زنده نشد ،
برای کینه ای که قلبم را سیاه کرده ...
......
امید که امیدت زنده شه .. خیلی زود
هیچ چیز اندازه از دست دادن اعتماد نسبت به آدما سخت نیس
باید اعتراف کنم من کلا باورم رو نسبت به آدما از دست دادم
هیچ چیز اندازه ی از دست دادن باور سخت نیس
من باز نمی تونم برات کامنت بذارم اون عددهای در هم رو نشون نمیده!!!!!
بارون که میباره غمهای آدم جوونه میزنه و همچون کابوسی ریشه هاش روح آدم رو در بر می گیره، هوای دلت بارونی نباشه هیچ وقت.
ممنونم دوست عزیز
زخم اعتماد
زخمیه که نمیکشه
زجر کش میکنه
دقیقاً