*پیری!

تاولهای چرکین ،

زخم های کهنه ناسور ،

دردهای آزاردهنده ، 

بغض های لعنتیِ سنگین ،

اشک های بی پایان ،

کابوس سیاهِ شک ،

دست و پا زدن در ورطه تاریک ناامیدی ،

چه زود پیرم کرد ...

نظرات 3 + ارسال نظر
الهام یکشنبه 9 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 12:57 ق.ظ http://elham7709.blogsky.com

باران بهانه است
من اشکهایم را شمردم،
تا باران راهی نیست...

عاصی یکشنبه 9 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 08:16 ق.ظ http://asysepidshortpost.blogsky.com

mika یکشنبه 9 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 10:13 ق.ظ http://mika-majd.blogfa.com

سلام ای خدا ناامیدی چقدر بده درکت میکنم شیما جان داری خیلی خودتو اذیت میکنی بخدا هیچی تو دنیا ارزش این همه غصه رو ندارم هرچند من خودمم مثل تو زیاد حرص میخورم ولی تو مثل من نباش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد