*غم دارم ، تب دارم ...

دلم گرفته است ، فکر می کنم به خاطر هوا باشد ! یعنی دلم میخواهد که به خاطر هوا باشد ، نه به خاطر شوت شدنم ته ته اولویت هایش! نه به خاطر رفتار طلبکارانه اش ! نه به خاطر دستهایش که همیشه پیش است مبادا پس بیافتد ...

چقدر رقت انگیر شده ام که از رفتار احمقانه اش دلم می گیرد ، چقدر احمق شده ام که سردرد می گیرم ، تب می کنم ، بغض می کنم !!!

قدیمی های حرف های خوبی می زدند : "برای کسی بمیر که تب کند برایت!"

من تب می کنم برای کسی که شش ساعت یادش می رود که هستم ، کسی که برای همه کارهایش عذر بدتر از گناه دارد ، کسی که این روزها اگر هیچ کاری نداشت و خسته نبود یادش می افتد بودنم را ...

چقدر رقت انگیز شده ام که تب می کنم برای کسی که ...

نظرات 2 + ارسال نظر
مهدی جمعه 24 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 11:52 ق.ظ

شیما!!!!!!!!

عاصی شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 08:29 ق.ظ

و چقدر سخت است اولویت اول کسی نبودن
خیلی درد دارد شیما جانم
درکت میکنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد