ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
*هر روز که می گذرد حالم بدتر می شود و هر شب خواب هایم مشوش تر !
*خواهرم پیشنهاد داده از پنجشنبه عصر تا جمعه شب با دوستانش برویم باغی در کردان. می گوید یک دورهمی زنانه مفرح است. شاید اگر دو هفته پیش بود بدون فکر می پذیرفتم اما حالا حتی حوصله فکر کردن به این پیشنهاد را ندارم!
*خواهرکم از سفر قندهارش برگشت.نزدیک به سه ماه بود که ندیده بودمش و حسابی دلم تنگ شده بود اما دیشب وقتی آمد توی بغلم هیچ احساسی نداشتم اما او پر بود از احساس. برای اینکه دل کوچکش نگیرد محکم بغلش کردم و فیلم طور ابراز احساسات کردم. احساساتم خوابیده اند شاید هم مرده باشند ...
امیدوارم خواب باشن اون احساسات خوبت که حس آدم ارتباط مستقیم با روح آدم داره .
ممنون دوست خوبم