*خوشبختی

*قفل سکوت بینمان شکست،

پرونده شادنا خیلی سربسته، بسته شد.

ساعتها قدم زدن حتی تویِ این سرما، قلبم را لبریز از حس خوشبختی کرد.


*یکی از همکارانم دارد ازدواج می کند،

با اینکه دوستش ندارم، با اینکه به نظرم کمی بدجنس و خیلی موذی ست اما شنیدن خبر ازدواجش لبخند نشاند روی لب هایم و از صمیم قلب برایش آرزوی خوشبختی کردم.

نظرات 4 + ارسال نظر
sara شنبه 12 دی‌ماه سال 1394 ساعت 11:10 ق.ظ http://www.motevalede-december.blogsky.con

چقدر خوبه ادم وسط سرما و زمستون از احساسِ خوشبخت بودنش گرم بشه؛ منم برای تو خوشحالم که حالت خوبه:))

ممنون سارا جووونم

نیما شنبه 12 دی‌ماه سال 1394 ساعت 06:46 ب.ظ http://sunray.blogsky.com

منم برای سارا خوشحالم که برای خوشحالیت خوشحاله

منم به خاطر خوشحالیِ شما دو تا خوشحااااالم

پیک شنبه 12 دی‌ماه سال 1394 ساعت 06:54 ب.ظ http://eshtebahinevis.blogfa.com

آها به این میگن خبر خوب :)

Mohamad یکشنبه 13 دی‌ماه سال 1394 ساعت 09:10 ق.ظ http://alamtu94.blogfa.com

قاعدتاً منم برای خوشحالی همتون خوشحال هستم

اینکه نشون دهنده انسانیت شماست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد