ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
*بعد از دو روز مرخصی ، امروز یک روزِ کاریِ بسیار شلوغ است. اینقدر که همین حالا فرصت کردم صبحانه و ناهارم را یکجا با سرعت نور میل کنم.
*سفرمان عالی بود. طولش کوتاه بود اما عرضش خیلی زیاد بود. خیلی هم خوش گذشت و احساس خوشبختی تزریق کرد توی وجودمان و من بیشتر از همیشه درک کردم که حضور بعضی از آدمها چقدر می تواند حال آدم را خوب کند.
*این ژست جدید خانم "ش" که من خیلی مهم هستم و می توانم دستور بدهم هم در نوع خودش از اتفاقات جالب این روزگار است. از صبح گیر داده که فاکس هایم را از روی سیستم بردارم من هم که اینقدر درگیر بودم که وقت نکردم اینقدر گفت که مجبور دشدم بگویم لطفاً فاکس ها کپی کن روی شیر فولدرم تا بعد خودم بررسیشان کنم. این را گفتم انگار بلا گفتم عصبانی شد که این وظیفه من نیست ، خودت باید این کار را بکنی ، مگر من اینجا منشی م و ...
من هم که دیدم اینطوری ست رفتم سمت میزش و خواستم کار کات و پیست کردن فاکس ها را که کمتر از ده ثانیه زمان می برد خودم انجام بدهم که دیدم باز هم جیغش بلند شد که نه دست نزن همه این فاکس های مربوط به شما نیست و بعضی هایش مربوط به ماست و ... برو بگرد و فایل های مربوط به خودت را بردار! دلم می خواست خفه اش کنم ، صد بار بیشتر کارهایی که وظیفه ام نبود را برایش انجام دادم بعد حالا ...
کسی که بعد سه سال و اندی هنوز نتوانسته مسئولیتِ کارهای جدید را بپذیرد ، هنوز نتوانسته کار را یاد بگیرد ، هنوز نتوانسته از پس کوچکترین مسائل پیش آمده بر بیاد و تنها هنرش پاسخگویی به تلفن و ارسال فکس است چه سمتی می تواند داشته باشد؟؟!
1-عاقبت گذر پوست به دباغ خونه می افته به وقتش میتونی حالشو بگیری
2-غذاتو با آرامش و جویده بخور نمیدونی چه عوارضی داره تند غذا خوردن
3-خوش بحال اونایی که بهشون سوغاتی تعلق میگیره نوش جونشون!
1-آری آری ! و امیدواریم بتوانیم حالش را بگیریم
2-فکر می کنی این جماعت اجازه میدن واقعاً؟
3-به دلیل معذورات مالی از آوردن سوغاتی خودداری کردیم
سفرت بخیر امیدوارم احساس خوشبختی عایدی از این سفر حالا حالاها برات باقی بمونه
ممنونم دوست
بههههه خانوووووم رسیدن بخیر خوشحالم که بت خوش گذشته خب حالا یکمم حسودی بذا تنگش خب دلش ریاست میخاد خب چیکارش داری جوجورو
ممنونم خانم ، جای شما خیلی خالی بود
جوجو نیست سارا فقط 14 سال از منِ پیرزن بزرگتره
چه جالب، چه توهمی زده!
به نظرم یه جور بساط خنده تلقی ش بکن
موقعی که خسته ای و نیاز به استراحت داری به کاراش فکر کن کمی شاد شی
البته کم نیستند از این دست...
ببین خیلی هم مهربونه ها اما نمی دونم چرا گاهی اینجوری میشه!!!
نسبت به سنش و تحصیلاتش و سابقه کاریش جایگاهش خیلی پایینِ که به نظر من مقصر خودشِ، بی نهایت ترسو و محتاطِ و به خاطر همینم رشد نکرده تو کار بعد حالا همش خودش رو با من وبقیه مقایسه می کنه
کشف کن متولد چه ماهیه تا بزنم ریکاوری کنم برات
تیر ماهی باشه فکر کنم ، ریکاوری کن ببینم چی در میاد از توش
یا ابرفرز تیر ماهیه شیما همینقد بگم ازش دوری کن...دوررررری تو نخوندی اون پستمو که از تیرماهیا نوشته بودم؟!
نخوندم پستت رو اما بگم که پدر تیرماهی هستند و در جریان خلق و خوشون هستم