ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
دیشب رفتیم مشاوره،
یک و ساعت و نیم طول کشید که بیشترش را من و خانم مشاور صحبت کردیم. گویا او خیلی حرفی برای گفتن نداشت! حتی جواب منطقی برای سوال های من و خانم مشاور هم نداشت.
تصمیم گرفتیم یک هفته کاری به هم نداشته باشیم.
نه تماس، نه پیام و نه دیدار.
یکشنبه هفته بعد هم بریم برای نتیجه!
یا رومیِ روم، یا زنگیِ زنگ!
هر دوتایمان خسته ایم از این ارتباط فرسایشیِ اعصاب خوردکن.
خانم مشاور گفت احتمالا افسردگی دارم و حتی تست هم گرفت که جوابش هفته آینده مشخص خواهد شد.
اما خودم اینطور فکر نمی کنم.
من فقط خسته م از تکرار یک سلسله اتفاقات دردآور.
و دلگیرم از شکستن اعتمادم، همین...
تو افسرده نیستی جانم فقط خسته ای. همین
چقدر خوشحالم که بالاخره این غول را شکست دادید و رفتید مشاوره
خیلی خوبه... خوبتر هم میشه
خودم هم حس افسردگی ندارم و فکر میکنم خسته ام
ممنونم دوست امیدوارم مفید واقع بشه
نگران نباش :)
من یک مورد اینطوری مثل شما دیدم حل شد الان هم همه چیز خوبه