ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
*حس می کنم باید از یک سری روابط ظاهراً دوستانه یک طرفه بیرون بیآیم. دوستی یک رابطه کاملاً دو طرفه است!
پس خداحافظ دوستی های یک طرفه...
*-شیما؟
+جانم؟
_...
+جانم؟؟!
_دلم خیلی تنگ شده برات ، همین!
ته دلم قند آب کردند زیاااااد. اینقدر زیاد که از دیشب هنوز شیرین است.
*دیشب وقتی چهار روز از تولد یکی از بهترین دوست های دنیا گذشته بود تماس گرفتم و تولدش را با تاخیر تبریک گفتم.
بعد از تماس هم دراز کشیدم روی تختم و مرور کردم خاطرات آن سال ها را، در حالی که لبخندِ شیرینی کنج لبم نشسته بود.
از دبیرستانمان ، از کلاس دوم ریاضی دو ممنونم به خاطر آشناییم با یکی از بهترین های دنیا...
فردا صبح زود دارم میروم سفر ، یک سفر یکهویی به جنوب و خلیج فارس ، پیش یکی از دوست داشتنی ترین دوستهای دنیا !
هوا قطعاً بسیار گرم خواهد بود ، اما مهم نیست. بعد از چند هفته پرکار و خسته کننده کنار او حالم خوب می شود ...
چقدر خوب است که هنوز بهانه هایی برای از ته دل شاد شدن ، از اعماق وجود لبخند زدن دارم.
انگار نه انگار که چند روز گذشته داشتم می مردم از غصه ،
انگار نه انگار که دو شب گذشته را با گریه خوابم برد ،
حالا خوشحالم ، آنقدر که لبخندم را نمی توانم جمع کنم ...
خدایا ممنونم به خاطر همه چیز ...