*تکرار

خیلی خسته م از تکرار.

انگار زندگیم حول یه دایره میچرخه و میچرخه و میچرخه.

تکرار یه سری درد.

یه سری درد تکراری.

هیچی عوض نمیشه.

چاه باید از خودش آب داشته باشه.


نظرات 2 + ارسال نظر
گربه تنها یکشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 01:51 ق.ظ

میفهمم ... از خیلی چیز ها و کسان خسته ام
از کسانی که هر چی بهم نزدیک ترن از پشت ضربه سنگین تری میزنن
از کسانی توی چشمات نگاه میکنن و بهت دروغ میگن
از کسانی که فقط ازت انتظار دارن ... و هر چه بیشتر براشون کاری میکنی بیشتر متوقع میشن
و .. و .. و
گاهی اوقات احساس میکنم باید دوباره یه وبلاگ راه بندازم و حداقل درد دل هام را بنویسم تا سبک بشم

بعضی وقتها نوشتن درد باعث کم شدنش یا التیامش میشه

Sara یکشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 09:37 ق.ظ http://Www.commaa.blogsky.com

امیدوارم یه هیجان دوسداشتنی به زندگیت و روحت تزریق شه شیما جونم:)

ممنونم به خاطر آرزوی قشنگت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد