*توافق کردیم؟!

دقیقاً یک هفته پیش سر موضوعی، سخت دعوا کردیم.در حدی که از شدت عصبانیت دوباره معده ام خونریزی کرد. 

که در نهایت همان شب، با توافقاتی دو جانبه، ختم به خیر شد.

اما دیشب، فقط با گذشت یک هفته از توافق تاریخیمان، یکی از مهمترین بندهایش را نادیده گرفت تا من بیشتر از هر وقتی احساس حماقت کنم.

نظرات 3 + ارسال نظر
عاصی دوشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 01:11 ب.ظ

معمولا با گفتن ما مرد هستیم و فکرمون مشغوله و گرفتاری ذهنی داریم و یادمون نمیمونه سر و تهشو هم میارن و ماله میکشن!
عزیزم حس حماقت نداشته باش... تقریبا همشون همینن!

عاصی نه موضوع خیلی تابلو تر از ایناس که بخواد اینو بگه
زد به صحرای کربلا که حالا کاریِ که شده و تو نباید منو گوشه رینگ گیر بندازی و بزنی
ببین باید حضوری برات توضیح بدم که شاخ در بیاری

گربه تنها جمعه 8 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 01:15 ق.ظ

نمیدونم چی بگم ... عوض کردن آدم ها خیلی سخته ... چون سالیان طولانی این شکل را گرفته ... باید صبور باشی و تذکر بدی و تذکر بدی و تذکر بدی و در آخر .... به نتیجه میرسی؟!!!!! نه ... بی خیال میشی .
عزیز سلامتی شما از همه مهمتره ... اونم نمیخواد تو را اذیت کنه ... ولی یادش میره ... فقط میتونی معذرت خواهیش را بپذیری و کمتر حرص بخوری

پذیرفتن!
به شدت دارم روی این موضوع کار می کنم

گربه تنها دوشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 12:46 ق.ظ

خوبه ... تلاشت را بکن ... امیدوارم نتیجه ایی بگیری ... محبت کار ساز تر هستش تا عصبانیت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد