*امتحان!!!!

باز هم دوشنبه امتحان دارم٬باز هم به آموخته هام ایمان ندارم 

باز هم میخوام یک شبه ره صد ساله برم

تمام مطالبی رو که باید در طول یک ترم یاد می گرفتم توی چند ساعت ماست مالی کردم  

جالب اینجاست که تو همین چند ساعت ماست مالی کلی چیز یاد گرفتم و فقط حسرتش واسه م مونده که چرا از اول ترم مثل آدم سرکلاس نرفتم و درس گوش نکردم؟ وگرنه میتونستم یه نمره بیست واسه یه درس سه واحدی بگیرم و الان مجبور نبودم از پنجشنبه تا الان بشینم تو خونه و خودمو خفه کنم که تازه شاید یه نمره معمولی بگیرم 

خلاصه که خیلی بی فکرم و الان حسابی از دست خودم شاکیم  

 

 

نظرات 4 + ارسال نظر
محمد پوراحمدی یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:19 ق.ظ http://googl63.blogsky.com

وب قشنگی داری به من هم سر بزن خصوصا مطلب درامد

انگشتان سفید یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:57 ق.ظ http://whitefingers.blogfa.com

سلام.مرسی که سر زدی!

یک زن یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:40 ب.ظ

شیما جون قشنگی دوران دانشجویی به همین چیزاشه. تازه همیشه آخر ترم که میشد قول میدادیم به خودمون که از ترم دیگه از اول ترم مثل بچه آدم درس بخوانیم اما فقط موقع امتحان یاد قولمون میفتادیم.

یک زن دوشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:52 ب.ظ

شیما جون امتحانت خوب شد؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد