*یخ

با دیدن پیام عاشقانه ش غم عالم ریخت تو دلم و حالم گرفته شد! 

یه لحظه فکر کردم پشیمون شده از همه کارایی که با من کرده و حالا واسه جبرانش بعد از گذشت چند ماه یه پیامک عاشقانه فرستاده اما وقتی یه کم بیشتر فکر کردم  به این نتیجه رسیدم که شاید میخواسته واسه اون جدیده بفرسته بعد اشتباهی عوضی شده...خنده ام می گیره هیچ احساسی که حتی یه ذره شبیه حسادت باشه در من بیدار نشد٬فقط یادم افتاد به پنج سال پیش همین موقع ها تازه یه هفته ای می شد با هم آشنا شده بودیم٬چقدر مهربون بود!!خیلی زودتر از اون چیزی که فکر می کردم بهش علاقه مند شدم و چه احمقانه شد همه زندگیم٬وقتی بیشتر شناختمش فهمیدم مهربونی چیه؟اون یه کوه یخه که با هیچی گرم نمی شه٬وقتی به تلاشی که تو این چند سال واسه آب کردن یخ هاش فکر می کنم هم خنده ام می گیره٬تلاشم مثل دویدن رو تردمیل بود فقط خسته شدم و هیچ جا نرسیدم! 

نمی دونم دلم خیلی گرفته٬کوه یخ واسه تنهایی هاش یکی پیدا می کنه و واسه ش پیام عاشقانه می فرسته٬اون وقت من هنوز تنهام!هنوز نتونستم هیچکس رو پیدا کنم تا پر کنه جاهای خالی رو که اون با رفتنش تو زندگیم جا گذاشت...  

 

پ.ن:دستگاه مشترک مورد نظر خاموش می باشد٬لطفا بعدا تماس بگیرید! 

پ.ن2:تولد یکی از دوستان هم مبارک!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد