*...

دلم برای آنهایی که چراغ خانه شان حتی بی من روشن است تنگ شده است!

نظرات 2 + ارسال نظر
مهدی یکشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 04:10 ب.ظ http://catharsis.blogsky.com

چراغهای بی من روشن ، فکرش هم سخته .
نمیدونم اینهمه حس تنهایی توی نوشته هات از کجاست .
ممنونم به من سر زدی .
داستانهای صدرا رو خوندی ؟ دوست دارم نظرت رو کاملتر بدونم .
باز هم ممنونم .

بسیار خوشحالم که با شما وبلاگتون آشنا شدم
داستانهای صدرا هم عالیه کلی حس خوب به آدم میده
در مورد تنهایی هم شاید دلیلش یکی از همین زیبا های داستان من و نازی باشه

NimA یکشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 06:09 ب.ظ http://Darkknight.blogsky.com

wo0o0ow

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد