*صبوری

ای عزیزترینم ، خدا به دادت برسد ، دلم را بد شکستی . کاش می دانستی صبوری هم حدی دارد ، کاش می فهمیدی کاسه صبر من گنجایشی دارد ، کاش زمین دهان باز می کرد و مرا می بلعید ، کاش مرگ آغوشش را باز می کرد ،کاش زندگی رهایم می کرد .

آهای آدمها بیایید بینید که زمین خوردنم را ،بیایید تماشا کنید که خورد شدنم!



نظرات 3 + ارسال نظر
مهدی سه‌شنبه 11 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 08:47 ق.ظ http://catharsis.blogsky.com/

الان نوع نگاهم به زندگی با گذشته خیلی فرق کرده . اگر کسی دلت رو شکسته چرا زمین دهان باز کنه و تو رو بخوره ؟ چرا مرگ تو رو تو آغوش بگیره ؟
همون که گفتی صبوری کن صبوری کن صبوری

صبرم تموم شد و مشکل این بود اما بازم سعی می کنم صبور باشم
ممنون به خاطر حضورتون

azi چهارشنبه 12 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 07:48 ب.ظ http://http://saate-7.blogfa.com/

مــن خوبـم
خسـته نیســتم
فـقط گـاهـی
دســتم بـه ایـن زندگـی نمــی رود

ممنونم به خاطر حضورت

negah پنج‌شنبه 13 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 08:30 ب.ظ http://negah75.blogfa.com

سلام شیما جان...
هورا شدم به وبم اومدی....
فدایییییییییی داری...

ممنونم عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد