*احساسات خوب پر!

*با هم دعوا کردیم ، سرم درد می کرد ، بدتر شد اما دیگر می دانم که وقتی نخواهد کاری انجام شود خدا هم نمی تواند او را مجبور کند . 

باز آن حس موذیِ آزار دهنده وجودم را پر کرده ، دستهایم سرد شده ، انگار توی قلبم یک پروانه بال بال می زند ...

و من به این فکر می کنم که چه زود احساسات خوبم پر می کشند و می روند و گم می شوند ...

نظرات 3 + ارسال نظر
mika سه‌شنبه 2 دی‌ماه سال 1393 ساعت 08:35 ب.ظ http://mika-majd.blogfa.com

متاسفم
بیخیال بابا

zahra پنج‌شنبه 4 دی‌ماه سال 1393 ساعت 12:02 ب.ظ

الهام پنج‌شنبه 4 دی‌ماه سال 1393 ساعت 03:07 ب.ظ http://elham7709.blogsky.com

غصه نخور...
پروانه ها رو رها کن...
و کمی بخواب...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد