ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
توی همین چند ماه اینقدر پیر شده که دلم می گیرد ، اینقدر که من به خاطر اشتباهتش عذاب وجدان می گیرم ، اینقدر که به خاطر تفاوتهایمان بغض می کنم ، اینقدر که دلم می خواهد همه چیز جور دیگری بود ...
اما صدایی درونم می گوید تو نمی توانی ناجی همه دنیا باشی ...
اما باز هم بغض می کنم و دلم می گیرد به خاطر پیر شدنش ، به خاطر دردهایش و عذاب وجدان می گیرم به خاطر تفاوتهایمان ، عذاب وجدان می گیرم حتی به خاطر اشتباهات او ...
تجربه ثابت کرده هرچقدر بیشتر دلت بسوزه
بیشتر کمک کنی
بیشتر غصه بخوری و مراعات حالشونو بکنی
متاسفانه
احتمال گرفتن نتیجه ی عکس خیلی بیشتره
ولی من حالم خوب نیست
یدونم حالت خوب نیست
حق داری
نبایدم باشه
اما بدون که اولویت همیشه باید خودت باشی
می دونم ، اما سخته