*سناریوهای دردناک آخر هفته

کاش می شد جاروبرقی بردارم و مغزم را جارو بزنم و همه این افکار احمقانه ای را که باعث عذابم شده را بکشم بیرون تا بروند گیر کنند توی کیسه پر از گرد و خاک جاروبرقی و گم بشوند آن تو جوری که هیچ وقت هم نتوانند از آنجا بیرون بیاید دوباره برگرند تو سرم ... 

کاش مغزم اینقدر خیال پرداز نبود ، کاش اینقدر سناریو نمی نوشت برای عذاب بیشتر من . گاهی حس می کنم توی مغزم یک دیوانه زندگی می کند و با دیدن کوچکترین برخورد یا شنیدن حتی یک جمله شروع می کند به ساختن بقیه ماجرا با تمام جزئیات ، وقتی می گویم جزئیات یعنی برای لحظه لجظه آن اتقاق ، یعنی برای جزیی ترین قسمتهایی که شاید اتقاق بیفتد و از همین حالا شروع کرده به سناریو پردازی ! از همین حالا دارد یک گوشه ای مغزم می نویسد اتفاقاتی که از عصر سه شنبه تا آخرین لحظات جمعه شب می افتد ، از جاهایی که می رود ، از کارهایی که انجام می دهد حتی از عکس هایی که می گیرد با آن موبایل تازه اش که دروبینش عالی ست و با آن لنزهایی که برایش خریده تقریباً کار دوربین های حرفه ای را انجام می دهد ؛ حتی عکس هایش را از الان دارم می بینم . حتی تماس هایش به خودم که احتمالاً خیلی کم و کوتاه خواهد بود ، و تماس های من به او که احتمالاً تماماً بی جواب خواهد ماند و جدل های ناتمام من با خودم که مگر می شود توی این چند روز این آدم لحظه ای برای صبحانه ، ناهار ، شام یا قبل از خواب حتی وقت خالی نداشته باشد ؟؟؟!

کاش مغزم اینقدر خیال پرداز نبود ، کاش اینقدر سناریو نمی نوشت ، کاش آن دیوانه که توی مغزم زندگی می کند می مرد ! 

کاش آخر این هفته را باد سیاه می برد ...

نظرات 4 + ارسال نظر
مهدی یکشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 04:20 ب.ظ http://catharsis.blogsky.com

چرا اینقدر فکر منفی شیما .

الهام دوشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 12:39 ق.ظ http://elham7709.blogsky.com

راستش این افکار تو ذهن اکثر خانم ها هست.
اینو باور دارم که ما خانم ها یه چیزهایی رو حس میکنیم، و بیشتر وقتها با اینکه در ظاهر جور دیگه ایه ولی ته قلبموم به داستان خودمون ایمان داریم.
اما گاهی متاسفانه افکار منفی هجوم الکی و زیادی میارند و بعد از طی ماجرایی خیالی تو ذهن میفهمیم اشتباه کردیم و گاهی مجبور به عذر خواهی میشیم!

و من امیدوارم که اشتباه کرده باشم حتی اگه مجبور به عذرخواهی بشم

عاصی دوشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 12:22 ب.ظ http://asysepidshortpost.blogsky.com

میگم بیا تمام این سه شنبه تا جمعه رو با هم خوش بگذرونیم
وقت همدیگه رو پر کنیم
تا این افکار مزاحم انقدر هردومونو عذاب نده
موافقی عزیزم؟

موافقم
هوراااااا

حـــــــــوا جمعه 1 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 09:37 ق.ظ

چرا فکر میکردم فقط ذهن منه که واسه همه ی قصه های واقعی و خیالی جزئیات می بافه و بهشون پرو بال میده !!!

دارم امیدوارم میشم به زندگی اصن . .. چقد ادم دیوونه مثل من هست

خوشحالم که امیدوار شدی
می دونستم زودتر می گفنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد