*یک قرار ناگهانی

ناهارمان را با هم خوردیم توی یک رستوران دنج ایتالیایی که نزدیک محل کارم که بسیار مورد علاقه من است. 

این قرار ناگهانی و کنار هم بودنمان هر چند کوتاه حالم را خوب کرد.

یادم افتاد به روزهای اول آشناییمان که مدتها بود دلتنگش بودم ... 

نظرات 5 + ارسال نظر
مهدی چهارشنبه 22 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 06:05 ب.ظ http://catharsis.blogsky.com

نوش جونت نه ناهاره که حس قشنگت

ممنونم دوست

Sara چهارشنبه 22 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 07:43 ب.ظ http://Www.motevalede-december.com

فخر فروشی بود دیگه شیما خودا رو خوش میاد با یه سری جوون تنهای بی صاحاب اینکارارو میکنی خواهر؟

چرا تنها عزیزم؟تا منو داری که تنها نیستی که

فرناز چهارشنبه 22 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 11:57 ب.ظ http://eshragh16.blogfa.com/

چه خوب ورمانتیک

Sara شنبه 25 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 10:48 ق.ظ http://Www.motevalede-december.com

به شکل مشکوک واری کم پیدا شدی،من حواسم به همه هس گفدم در جریان باوشی

از صبح درگیر نوشتن داستان طولانیِ ولخرجی هام بودم خواهر
پنج شنبه جمعه ها تو خونه اصلا پای سیستم نمی رم ،روزهای تعطیل کامپیوتر گریزززززم وحشتناک

پیک شنبه 25 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 12:14 ب.ظ http://eshtebahinevis.blogfa.com/

همممممم چه خوب :)

ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد