*اگر حق انتخاب داشتید، کدوم راه رو انتخاب می کردید؟

جلسه قبل توی کلاس زبان تیچر پرسید :

"اگر برای رفتن به خارج از کشور و موندن توی ایران و تلاش برای تغییر و ساختنش حق انتخاب داشته باشید؛ کدوم راه رو انتخاب می کنید؟"

همه به جز من رفتن رو انتخاب کردند.(کلا هفت نفر بودیم البته)

قطعاً اگر 4-5 سال پیش این سوال مطرح می شد، منم رفتن رو انتخاب می کردم اما حالا می دونم من آدم اون ور آب زندگی کردن نیستم. نه اینکه من توی این چند سال تغییر کرده باشم، نه! فقط شناختم از خودم بیشتر شده.

نظرات 6 + ارسال نظر
زادمهرهمیشه پارسی شنبه 5 دی‌ماه سال 1394 ساعت 01:41 ب.ظ http://www.mehrafrin.blogfa.com

پایگاه دل تپنده ایران بزرگ همیشه پارسی

پیک شنبه 5 دی‌ماه سال 1394 ساعت 05:57 ب.ظ http://eshtebahinevis.blogfa.com

آها این درسته,شناخت درست از خود!

و این شناخت درست از خود خیلی هم مهمه چون اگه نباشه آدم به خاطر همین عدم شناخت تصمیم های نادرست می گیره برا زندگیش

Mohamad شنبه 5 دی‌ماه سال 1394 ساعت 06:59 ب.ظ http://alamtu94.blogfa.com

منم ایران رو انتخاب میکردم
من نمیتونم بخاطر بیکفایتی و خیانت عده‌ای کشورم رو ترک کنم البته خوشم میاد که وضع مالی خوبی داشتم و به چند کشور زیبا سر میزدم
شاید عده‌ای بخاطر آزادی خارج رو انتخاب کنن ولی من دوست ندارم آزادی رو در غربت تجربه کنم

منم عاشق سفرم مخصوصا به جاهایی که تا حالا نرفتم اما موندن نه!

باران شنبه 5 دی‌ماه سال 1394 ساعت 09:00 ب.ظ http://barani-95.blogsky.com/

سلام
منم موندن رو ترجیح میدادم هیچی خداوکیلی وطن نمیشه حتی با وجود سختی هاش با وجود نادیده گرفتن شده ها !!


+خواهر کوچلوتون چطورن خوبن ایشالا ؟

دقیقاً

خواهر کوچولو هم خوبه عزیزم
راستی رمز پست هات رو ندارم

بهارنارنج یکشنبه 6 دی‌ماه سال 1394 ساعت 02:32 ق.ظ http://thestranger.blogsky.com

خب راستش درست نمی دونم...اما هر وخ می شنوم "فلانی"رفت خارج..می گویم "خوش به حالش"
+شاید باید بیشتر بهش فک کنم:))

منم تا چند سال پیش دنبال این بودم که اگه بتونم از ایران برم اما الان نه

sara یکشنبه 6 دی‌ماه سال 1394 ساعت 11:09 ق.ظ http://www.motevalede-december.blogsky.com

ادم نمیتونه جواب دقیقی بده؛ سکونت در خارج به دلایل مختلف انجام میشه..یکی از دوستام چند وقت پیش برای همیشه رفت خارج روز اخری گفت من دیگه از اینجا ناامیدم که دارم پیِ غربت و دوری از عزیزامو به تن میمالم.. منم جدا از وضع اشفته کشورم ناراحتم و میگم بالاخره طاقتم تمام میشه و میرم اما نمیدونم واقعا میتونم...ای کاش از سازندگی و بهبودیش مطمن بودیم:(

فقط تنها چیزی که می دونم اینه که همه چیز رو نمیشه گردن دولت انداخت
سارا سرانه مطالعه توی ایران روزی 2 دقیقه س!!!!!!
و فکر کنم توی دنیا اولین استفاده کننده شبکه های اجتماعی، تازه در مسیر جک و چرندیات هستیم!!!!
هوای شهرمون آلوده س اما هیچ کمکی برای بهتر شدنش نمی کنیم!!!!
اطلاعات در هیچ زمینه ای نداریم ولی در مورد همه چی اظهار نظر می کنیم!!!!
اینایی که گفتم دیگه تقصیر دولت نیست، خودمون باید از خودمون شروع کنیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد