*خودم هم خوبم مثلاً

*گاهی وقت ها دلم می خواهد خفه اش کنم. این خواسته از 00:55 بامداد دیشب زیر گلویم ایستاده! تند و گزنده صحبت می کنم اما باز هم دلم می خواهد خفه اش کنم!!!!


*مثلاً روزها دارد کوتاه می شود ، مثلاً شب ها دارد بلند می شود.

پس چرا روزها اینقدر طولانی ست؟

پس چرا شب ها اینقدر زود صبح می شود؟


*یک نفر برایم پیام می فرستند که "خودت خوبی؟" 

به طرز احمقانه ای خوشحال می شوم. مثلاً یک نفر جدای از کار و مشغله های روزانه فقط حالم را می پرسد. مثلاً چاپلوس نیست. من هم مثلاً می روم سفارشش را می کنم که کارش را زودتر انجام دهند ...

*سی و یکم دوست داشتنی!

*عطرش زیادی شیرین است ، حالم را بهم می زند ...


*سی و یکم شهریور ماه اگر یک روز کاری باشد ، قطعاً بهترین روز سال است!

فکر کن مثل هر شب می خوابی اما مثل هر صبح بیدار نمی شوی!

یک ساعت بیشتر آن هم برای خواب صبح بسیار لذت بخش است، آنقدر که با تمام پرکاری های امروز هنوز انرژی دارم...


*هفتم تا شانزدهم مهرماه هم باید روزهای خوبی باشد. وقتی رئیس و مدیر با هم می روند سفرِ کاری!