*یعنی اینقدر عوض شدم ؟؟!

*تغییراتم انگار خیلی هم درونی نبوده !

دیروز تو جمع دوستام همه معتقد بودند خیلی عوض شدم ، در جوابشون گفتم زوایای پنهانم ، آشکار شدند. 


*شبنم ، دخترک دهه هفتادی گروهمونِ که به من علاقه خاصی داره. تازگی ها هر چی بیشتر دقت می کنم ، بیشتر متوجه می شم که چقدر شبیه نوجوونی هایِ منِ. مخصوصاً وقتایی موهای فرش از پشت شالش بیرون می زنه ، وقتایی می زنه تو خط لودگی و بلند می خنده ، وقتایی که متوجه منظور نهفته صحبت بچه ها نمی شه و با تعجب نگاه نگاه می کنه و بعدشم اصرار می کنه که همین الان به من بگید منظورتون چی بود...

بودنش حالم رو خوب می کنه ...


*حقوقش دو برابر منه ، توانایی هاش نصف من ، بعد همش خودشو با من مقایسه می کنه ، با اینکه دوستش دارم اما غرغرهاش رو اعصابمِ بدجور . کمتر غر بزن خب ...

نظرات 1 + ارسال نظر
مهدی چهارشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 11:40 ق.ظ http://catharsis.blogsky.com

بارک ا... که تغییراتت مشهوده

امیدوارم همین جوری بمونه
ممنون دوست خوبم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد