*جناب دکتر "ش" رونمایی می کند از خودش!

گفته بودم که احساس خوبی نسبت جناب آقای دکتر "ش" ندارم. به قول دوست عزیزم آقای متین خیلی مرغی دارد خودش را نشان می دهد. امروز جز ما دو نفر هیچ کس توی واحدمان حضور ندارد من هم برای اینکه راحت باشم در اتاقم را بسته بودم و سخت مشغول کار بودم که آمدند! اول فرمودند که چرا امروز اینقدر ناراحتی؟ اصلاً نمی خواهم ناراحت باشی هیچ وقت!!!!! بعدش هم در اتاقم را باز کردند و گفتند این در نبند دلم می گیرد!!!!!!! بعدترش هم نشستند روبه رویم از خاطرات سفرشان به انزلی گفتند که به دعوت یکی از دوستانشان رفته بودند یک ویلای آنچنانی که پر بوده از زنان و مردان آنچنانی تر و استخر داشته ، نوشیندنی های رنگ و وارنگ داشته ، بزن و برقص داشته و ... و از آنجایی که ایشان به دلیل نبودن همسر و فرزندانشان مجبور شده بودند تنهایی بروند دوست گرامشان پیشنهاد می دهد با یکی از خانم های سانتی مانتال آنجا طرح رفاقت بریزد و ایشان چون بسیار متعهد بوده و آدمی پای بند به زندگی است پیشنهاد رفیق شفیقش را رد میکند و توی یک حرکت انتحاری انزلی را به قصد تهران ترک می کند!!!! یعنی دلتان بسوزد ما اینطور همکار مبادی آدابی داریم !!!!

اصلاً خوشم نمی آید از آدمهایی که می نشینند با حرص و لذت از یک واقعه صحبت می کنند بعد در انتها همان واقعه را بسیار زشت  و به دور از شأن و شخصیتشان می دادند...

نظرات 3 + ارسال نظر
بیگانه شنبه 11 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 04:23 ب.ظ

کاش ادم مجبور نباشه اصلن گوش کنه!
چه کاریه؟!
بیشتر صحبتا یه مشت اراجیف و خزعبلات ادمای تکراری ای هستن که عمر ادمو تلف میکنن.
چقد خشم به خرج دادم!!!

کااااااااااااش
خشانتتان خیلی هم خوب بود

من‌ها شنبه 11 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 05:41 ب.ظ


خوشم نیومد از رفتارش.

همچنین

sara شنبه 11 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 10:11 ب.ظ http://Www.motevalede-december.blogsky.com

اوه یس!بنظر میرسه دکتر ازون مردهای لب و لوچه اویزونه که لذات دنیویه خویش را میبرد و تهش ژست ادمهای خانواده دار و قوی عنصر رو نشون میده

از نماز های حداقل نیم ساعتش حرفی نمی زنم دیگه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد