*درهم و برهم ، پر از تناقض ...

یک دنیا کار دارم که باید انجام شوند. اما حوصله شان را ندارم. نه اینکه توی روز بیکار بنشینم ، نه ، اما از انجام دادن بعضی کارهایم طفره می روم. حالم هم یک طور عجیبی ست. ناراحت نیستم ، خوشحال هم نیستم. حالم خوب نیست ، بد هم نیست. یعنی یک جور عجیبی گیجم...

توی گلویم هم یک بغض بزرگ دارم اما به جای اینکه اشکم را در بیاورد به خندیدن وادارم می کند ، خندیدن به چیزهایی که شاید خیلی هم خنده دار نباشند. 

فکر کنم دارد باران می بارد و من امیدوارم همین پیاده روی کوتاه تا سر بلوار ، زیر باران  حالم را بهتر کند...

نظرات 4 + ارسال نظر
آلن دوشنبه 11 آبان‌ماه سال 1394 ساعت 09:58 ق.ظ

امیدوارم که پیاده روی زیر بارون در بهبود حال شما تاثیر گذار باشه بانو.

متشکرم بسیار

Sara دوشنبه 11 آبان‌ماه سال 1394 ساعت 11:38 ق.ظ http://motevalede-december.blogsky.com

دله خب میگیره،پیاده روی حالتو بهتر میکنه عزیزم بهتری الان؟

بهترم؟!!
نمیدونم نمیدونم واقعا

پیک دوشنبه 11 آبان‌ماه سال 1394 ساعت 01:16 ب.ظ http://eshtebahinevis.blogfa.com

آها به این میگن بی حسی و تناقض محض!ما آدم ها موجودهای جالب ایم!همه جور احساس رو تجربه میکنیم!

فکر میکردم من فقط پر تناقضم

پیک دوشنبه 11 آبان‌ماه سال 1394 ساعت 10:39 ب.ظ http://eshtebahinevis.blogfa.com

نه همه همینجوری میشن فقط زبون و نوع بیان کردنشون با هم فرق داره :)
ایشالا روزای خوب تر :)

همچنین برای شما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد