ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
دلم می خواهد زنی خانه دار باشم.
از همان زن هایی که صبح که بیدار می شوند و تلفن را بر میدارند و زنگ می زنند به خواهر و مادر و دوست و ... و ساعت ها حرف های خاله زنکی می زنند، همزمان غذا درست می کنند، گردگیری می کنند، لباسهایی که صبح همسرشان به خاطر عجله اش در آورده و بخش کرده جمع می کنند و ...
از همان زن هایی که بعد از یکی دو ساعت تلفن بازی و کار لم می دهند روی کاناپه و سریال های آبکی می بینند.
از همان زن هایی که دغدغه شان انتخاب غذا برای شام و ناهار است، انتخاب لباس مناسب برای دورهمی آخر هفته، انتخاب یک گردنبند از میان چند تایی که عاشقشان شده و شوهرشان قول داده برای سالگرد ازدواج می خرد.
دلم سکون می خواهد و آرامش.
از جنگیدن خسته شدم. از تلاش برای اثبات قوی بودنم...